اصل اول - توجه به طبیعت کودک و رشد بدنى و فکرى او و در نظر گرفتن قوانین روانشناسى یعنى آنچه به او آموخته مىشود، باید متناسب با سن او و در خور فهم و استعداد او باشد و باید به گونهاى تعلیم گردد که هرگز از آن تعلم، خسته و منزجر نشود.
اصل دوم - در بادى امر و در همان دبستان، کودک را
. باید به مبدأ و معاد توجه کرد و ایمان به خدا و روز جزا، در وى پدید آورد.
اصل سوم - استفاده از وسایل سمعى و
بصرى، ارائهى اشیاء مذهبى، طرح تصویرها و کشیدن نقشهها و
نقاشىها و دیدار اماکن متبرکه و شرکت در
محفل مذهبى و حضور در عبادات دستهجمعى، تا این که
درس، براى شاگرد، با روح و بامعنا شود. در دبستان، تعلیم مذهب از طریق نقاشى و داستانسرایى، مؤثر و دلپذیرتر از سایر طرق آموزش است و باید بیشتر بدان اهمیت داد؛ زیرا کودک، میل فراوان به شنیدن قصه دارد و مطلب را در لباس واقعه، آسانتر، درک مىنماید و بدان جذب مىشود و دیر هم فراموش
می کند.
اصل چهارم -
عواطف و احساسات مذهبى طفل را باید تحریک کنند و قلب او را به تپش اندازند و اشک اشتیاق به چشمان او آورند و از این راه، او را متوجه حق و مایل به جمال و طالب کمال سازند و این امر را با تلاوت قرآن به لحن خوش - گفتن اذان با
صداى خوب - خواندن اشعار مذهبى (در توحید و مدح اولیاى حق و مسایل عاطفى و فداکارىهاى مردان حق) - مناجات به آواى دلپذیر - در صورت امکان برپاداشتن شبیهخوانى و تعزیه و نمایش (با رعایت قواعد ادب و نزاکت و تناسب
اصل پنجم - کودک را راغب سازیم که آداب مهم
مذهبى و فرایض عبادتى را انجام دهد؛ یعنى نماز و روزه و دعا
و راز و نیاز با خدا و سپاسگزارى از نعمتها را عملى
سازد. او را واداریم که با حضور قلب، مشکلات خود را به خدا عرضه دارد و از او یارى بطلبد و براى توفیق خود در امور و انجام کارهاى نیک هدایت بجوید .
التماس دعا